قبولی در رشته پزشکی با وجود MD
نویسنده: مهدی
سلام پس از بررسی که من کردم متوجه شدم که افراد زیادی دچار مشکل خیال پردازی کنترل نشده هستند.
نکته اول: همه انسان ها از قدرت تخیل و خیال پردازی برخوردارند.
نکته دوم: انسان هایی که در زمینه های زیر دانش و مهات داشته باشند، میتوانند خیال پردازی کنترل نشده را تحت کنترل خودشون دربیارن.
- مدیریت توجه و تمرکز
- مدل ذهنی
- تفکر نقادانه و منطقی
- تفکر سیستمی
- مدیریت هیجانات
- خودآگاهی
- مهارت حل مسئله
- عزت نفس
- مهارت برقراری ارتباط
- مدیریت خواسته ها، اهداف، ارزش ها و انگیزه ها
- مهارت تصمیم گیری
- مهارت یادگیری
- مدیریت زمان و برنامه ریزی
- عادت ها
- خودشناسی و دیگر شناسی
- کمال گرایی و کنترل آن
- مدیریت استرس و اضطراب و ....
به طور کلی، کاری که من کردم برای اینکه بتونم پیشرفت کنم و خیال پردازی مانع زندگی روزانه من نشه و تونستم کنکور تجربی رو با رتبه خوبی قبول شم و رشته پزشکی بخونم، و در دانشگاه خوبی هم درس بخونم
همه و همه بر میگرده به اینکه در زمینه های نام برده شده در بالا، یا به صورت اتفاقی و ناآگاهانه و یا به صورت خودخواسته و آگاهانه رفتم دانش و مهارت کسب کردم، و تا حدودی مرز بندی دقیق و مشخصی نسبت به
۱.ابعاد وجود خودم و اتفاقاتی که در درون خودم میفته
۲. مرز بین خیال و واقعیت
۳. مرز بین احساسات مختلفم
۴. مرز میان روابطم
۵. مرز میان آنچه میتوانم و آنچه نمی توانم
۶. مرز میان خواسته ها و اهدافم
ایجاد کردم.
این مسیر رو تقریبا ۶ ساله دارم طی می کنم و خب هنوز به همه آنچه که میخواستم نرسیدم، و مسیر طولانی و دشوار و طاقت فرسایی هست و نیاز به صبر زیادی داره.
برای درمان و کنترل شناختی و رفتاری ام دی باید ۳ کار کنیم:
۱. اصلاح دیدگاه و نگرشمان نسبت به ام دی
۲. اصلاح روش کارمان و برخوردمان با مسائل و مشکلات
۳. جدیت و تلاش مستمر (کم نیاوردن و ادامه دادن)
اصلاح روش کار:
به صورت کلی، کاری که باید انجام بدیم کسب دانش و مهارت در زمینه های نامبرده شده است. ممکنه این سوال مطرح بشه که کسی که در همه این زمینه ها مهارت داشته باشه اصلا وجود نداره و یا اگر هم داشته باشه الان ایلان ماسک و یا بیل گیتس هست.
پاسخ من این هست که چنین نگرشی اشتباهه، این نگرش درواقع به این مهارت ها به صورت صفر و یکی داره نگاه میکنه، درصورتی که باید نگاه سیستمی به اونها داشته باشیم یعنی اینکه همه ما تا حدودی در برخی از زمینه های نامبرده شده دانش و مهارت داریم. حالا این دانش ما یا کمه یا اگر زیاده در زندگی روزانه و هنگام تصمیم گیری و حل مسئله بکارش نمی بندیم. پس میشه گفت، نگرش درست تر اینه که این مهارت ها رو در خودمون تقویت کنیم حتی اگر شده به اندازه یک اپسیلون.
برای اینکه در زمینه های نام برده شده مهارت و دانش کسب کنیم، باید بریم آموزش ببینیم، یا کتاب بخونیم، یا ویدیو ببینیم، یا دوره ببینیم و .... بنابراین راه های مختلفی هست.
قدم بعدی اینه که بیاییم این آموزش هایی که دیدیم رو شخصی سازی و درونی سازی کنیم، یعنی اینکه ببینیم ما چطوری می تونیم دانشی که یادگرفتیم رو در شرایط مختلف به کار ببندیم. البته این نکته نیاز به خودشناسی داره.
مثلا از خودمون بپرسیم من چطور میتونم بیشتر درس بخونم؟
من چطور میتونم این درس رو بهتر یادبگیرم؟
من چطور میتونم خیال پردازیم رو حین درس خوندن کنترل کنم؟
من چطور میتونم با دیگران بهتر ارتباط برقرار کنم؟
من چطور میتونم....
خلاصه اینکه در نهایت باید هر یک از ما به یکسری روش های شخصی و تجربه هایی برای کنترل ام دی برسه، و این تجربه‌ها رو اینقدر تکرار کنه، تا به یک عادت "ذهنی و رفتاری" درش تبدیل بشه.
یادمون نره که فردی که ام دی داره، اگر از نظر بیوشیمیایی مغزش سالم باشه، بیشتر مشکلش بخاطر اینه که خیال پردازی برای او به یک "عادت فکری" تبدیل شده، و کاری که ما باید بکنیم، تغییر دادن این عادت فکری هست.
این ها یکسری نکات کلی بودن که من سعی کردم واضح و شفاف بگم و مسیری بود که طی کردم. ولی اگر بعد از این بخوام مطلبی بگم باید به صورت اختصاصی بیام در مورد هر یک از زمینه هایی که گفتم، بنویسم مثلا مدیریت توجه یا مدیریت استرس و ....
که به نظرم کتاب ها و مقالات و سایت ها زیادی، بهتر از من در این باره میتونن صحبت کنن پیشنهاد من به شما اینه که بحث های زیر رو حتما دنبال کنید چون فکر میکنم مهم ترین چیز هایی که به کمتر شدن خیال پردازی من کمک کرده موارد زیر هست:
۱. مدیریت توجه
۲. تفکر نقادانه
۳. مهارت یادگیری
۴. عزت نفس
۵. مدل ذهنی
۶. مدیریت زمان
سلام من نوشته هاتو همشو خوندم فکر کنم همونی هستی که تو ویرگولم درین باره مینویسه اگه اونی اونجام بودم:)
همه مطالبت برای ۱۴۰۰ عه نمیدونم شاید دیگه پستا رو مک نکنی اما به امید اینکه شاید یه روزی بیای اینجا و بخونیش مینویسم(سعیمو باید بکنم که اینکه ببینیش رو تو رویاپردازیام نیارم:))
فقط خواستم بگم از بچگی این مشکل رو داشتم خوشحالم که میبینم انگار تو هم داشتی و از پسش برومدی...من همیشه میترسیدم که جایی دربارش بگم و تا چند سال پیش هیچ جایی درباره md اطلاعاتی نمیداد...خواستم بگم ممنونم که اطلاعات دادی قبلا یبار سابلیمینالات رو امتحان کردم و داشت جواب میداد که یهو دست کشیدم این دفعه میخوام با اراده بیشتر ادامه بدم و امید دارم با سابلیمینال جواب میگیرم!
راستش اینجا این پست رو گذاشتم چون من یه دوازدهمی کمال گرا(که اینم یکی از مشکلاتم و یکی از عوامل md عه) هستم راستش پستت بهم روحیه داد که منم میتونم تو کنکور تجربی موفق شم...منم میخوام پزشک شم:)
خواستم اول بگم امیدوارم اما اصلاحش میکنم من مطمئنم اگه یه روز اینو بخونی یه آدم موفقی چرا؟چون تو یه قلب مهربون داری که این پستارو گذاشتی تا به افراد مثل من کمک کنی...چون تو لیاقت بهترین ها رو داری...مطمئنم یه روز تو کسی نیستی که رویاپردازی کنه...کسی هستی که بقیه تو رویاهاشون دوست دارن "اون" باشن...برام دعا کن که منم مثل تو اون کسی باشم که بقیه تو رویاهاشون میخوان باشن
با ارادت...الف.